امروز در دنیایی زندگی می‌كنیم كه خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه‌ای قرار دارد، فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است وقتی تلفن همراه ما به صدا درمی‌آید در اطلاعات موجود در فضا پل این ارتباط شده است، یا زمانی كه یك مودم ما را به جهان بی انتهای اینترنت می‌كشاند نشانه‌ای است بر حاكمیت اشباع رسانه‌ای و اینكه ما نیاز داریم كه در برابر چنین فضایی، یك رژیم مصرف رسانه‌ای اتخاذ كنیم و در انتخاب‌هایمان دقت كنیم ، درست مثل غذایی كه مراقب كلسترول، ویتامین و مواد دیگر  موجود در آن‌ها هستیم، در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی از آن‌ها را برداشت. به عنوان مثال زمانی كه در بزرگراه‌های اطلاعاتی حركت می‌كنیم، سواد رسانه‌ای می‌تواند به ما بگوید چه مقدار از وقتمان را در چه سایت‌هایی - اعم از شناخته شده و ناشناخته - و چه مقدار از آنرا فرضا در چت روم‌ها بگذرانیم. بنابراین می‌توان گفت كه هدف سواد رسانه‌ای تنظیم یك رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه - فایده  است: در برابر رسانه‌ها چه چیزهایی را از دست می‌دهیم و چه چیزهایی را به دست می‌آوریم و  به عبارت بهتر؛ در مقابل زمان و هزینه‌ای كه صرف می‌كنیم چه منافعی در نهایت به دست می‌آوریم. شاید بتوان گفت اصلی‌ترین هدف سواد رسانه‌ای این است كه یك نوع استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعاتی اطراف داشته باشیم 

. ادامه دارد

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: